سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برای نمازگزار، محبّت فرشتگان و هدایت و ایمان و نور معرفت است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 92 مهر 19 , ساعت 7:30 عصر




اراتوستن:( اندازه گیری محیط زمین )

در ظهر انقلاب تابستانی در یکی از شهرهای مصر ،که امروزه اسوان نامیده می شود، خورشیدمستقیم می تابد اجسام هیچ سایه ای ندارند و نور خورشید تا انتهای یک چاه عمیق نفوذ می کند. اراتوستن که کتابدار کتابخانه ی اسکندریه در قرن سوم پیش از میلاد بود، هنگامی که این مطلب را خواند، دریافت که اطلاعات لازم برای محاسبه ی محیط زمین را در اختیار دارد. وی همان روز و همان ساعتی که در بالا گفته شد، آزمایشی ترتیب داد و مشاهده کرد که پرتوهای خورشید در اسکندریه تا حدودی مایل بوده و حدود هفت درجه از خط عمود انحراف دارد. حالا دیگر فقط محاسبه های هندسی باقی مانده بود. فرض کنید زمین گرد است، در این صورت محیط دایره آن 360 درجه است. با این تفسیر اگر دو شهراز یکدیگر7 درجه دور باشند، می توان گفت به اندازه هفت سیصد و شصتم یا یک پنجاهم یک دایره کامل از هم فاصله دارند .با اندازه گیری فاصله دو شهر ، مشخص شد که این دو 5 هزار استادیوم (واحد طول برابر با حدود185 متر) از یکدیگر دورند. اراتوستن نتیجه گرفت که محیط زمین 50 برابر این فاصله یعنی 250 هزار استا دیوم است. از آن جا که دانشمندان در مورد طول واقعی یک استادیوم یونانی اختلاف نظر دارند، غیر ممکن است بتوانیم دقت این اندازه گیری را تعیین کنیم. اما طبق بعضی از محاسبه ها گفته می شود خطای این اندازه گیری حدود 5 درصد است .


گالیله :( آزمایش چیزهای در حال سقوط )

تا حدود سال های 1500 میلادی، مردم فکر می کردند چیزهای سنگین سریع تر از اجسام سبک سقوط می کنند. هر چه باشد، این سخن ارسطو است. این که یک دانشمند یونان باستان توانسته بود، همچنان سلطه خود را حفظ کند، بیانگر این است که علم طی قرون وسطی چقدر تنزل کرده بود. گالیلئوگالیله که استاد کرسی ریاضیات در دانشگاه پیزا بود ، آن قدر جسارت داشت که دانش پذیرفته شده را با چالش روبه رو کند. این داستان از جمله ماجراهای معروف تاریخ علم است:گفته می شود وی دو چیز با وزن های مختلف را از بالای برج کج شهر رها کرد و نشان داد که آن چیزها در یک زمان به زمین می رسند. به چالش طلبیدن باورهای ارسطو ممکن بود برای گالیله به قیمت از دست دادن شغلش تمام شود، اما وی با این کار نشان داد که داور نهایی در موضوع های علمی، رویدادهای طبیعی است نه اعتبارافراد.

سایر آزمایشها را درادامه مطلب ببینید.

 





گالیله:(آزمایش سقوط توپ ها از سطح شیبدار )

گالیله به بازپیرایی باورهای خود درمورد چیزهای در حال حرکت ادامه داد. وی یک تخته که حدود 6 متر طول و 25 سانتی متر عرض داشت را انتخاب کرد و شیاری را در مرکز آن طوری حفر کرد که تا جایی که امکان دارد، صاف و مستقیم باشد. وی سطح را شیبدار کرد وتوپ های برنجی را درون این شیارها غلتاند وزمان سقوط را با یک ساعت آبی اندازه گیری کرد. ساعت آبی یک مخزن بزرگ آب بود که آبش از لوله های نازک به یک ظرف منتقل می شد. وی پس از هر بار آزمایش ورها کردن توپ میزان آب تخلیه شده را وزن می کرد. گالیله با وزن کردن مقدار آب تخلیه شده، زمان را اندازه گرفت و آن را با مسافتی که گلوله طی کرده بود، مقایسه می کرد. ارسطو پیش بینی کرده بود که سرعت گلوله های غلتان ثابت است: اگرمدت زمان حرکت را دو برابر کنید، مسافت طی شده دو برابر می شود. اما گالیله نشان داد که مسافت طی شده با مجذور زمان متناسب است: اگر مدت زمان حرکت را دو برابر کنید، مسافت طی شده چهار برابر می شود. علت آن نیز این است که توپ در اثر جاذبه گرانشی مرتبا شتاب می گیرد. 


 نیوتون : (تجزیه ی نور خورشید با منشور)

اسحاق نیوتن در همان سالی که گالیله در گذشت، متولد شد. وی در سال 1665 میلادی از ترینیتی کالج کمبریج فارغ التحصیل شد. سپس، دو سال خانه نشین شد تا بیماری طاعون را که همه گیر شده بود، از سر بگذراند. وی از این که خانه نشین بود، چندان ناراضی نبود؛ چرا که مشغول فعالیت های علمی بود. در آن سال ها این تفکر رایج بود که نور سفید خالص ترین نوع نور است ( باز هم باورهای ارسطو) و بنابراین نورهای رنگی، تغییر شکل یافته ی نورهای سفید هستند. نیوتن برای آزمایش این نظریه، دسته ای از پرتو های خورشید را به منشور تاباند و نشان داد که خورشید به طیفی از رنگ ها تجزیه می شود. البته مردم ، رنگین کمان را در آسمان مشاهده می کردند اما از تفسیر صحیح آن ناتوان بودند. نیوتن توانست به درستی نتیجه گیری کند که رنگ های قرمز، نارنجی ،قهوه ای ،سبز، آبی، نیلی، بنفش و رنگ های بین این ها، تشکیل دهنده نور سفید هستند. نور سفید در نگاه اول بسیار ساده به نظر می رسید، اما پس از نگاه دقیق تر مشخص شد که نور سفید تلفیقی زیبا از نور های گوناگون است.



کاوندیش :(آزمایش ترازوی پیچشی )

یکی دیگر از فعالیت های نیوتن پیشنهاد نظریه ی گرانشی بود که بیان می کرد قدرت جاذبه بین دو جسم با مجذور جرم هایش افزایش و به نسبت مجذور فاصله ی بین آن دو کاهش می یابد. اما این پرسش باقی بود که قدرت این جاذبه ی گرانشی چقدر است؟ در پایان دهه ی اول قرن هجدهم، هنری کاوندیش تصمیم گرفت به این پرسش پاسخ دهد. وی یک میله ی چوبی را که حدود دو متر طول داشت، انتخاب کرد و سپس یک گلوله ی کوچک فلزی به هر طرف این میله ی چوبی وصل کرد تا شبیه یک دمبل شود. سپس آن را با سیمی آویزان کرد. پس از آن دو گلوله سربی را که حدود 160 کیلوگرم جرم داشتند، به توپ های کوچک دو سر میله ی چوبی نزدیک کرد تا نیروی گرانشی لازم برای جذب کردن آن ها ایجاد شود. گلوله ها حرکت کردند و در نتیجه سیم تاب برداشت. کاوندیش با وصل کردن یک قلم کوچک در دو طرف میله توانست میزان جابجایی ناچیز گلوله ها را اندازه بگیرد. وی برای محافظت دستگاه، از جریان هوا، آن را ، که ترازوی پیچشی نامیده می شود ، درون اتاقکی قرار داد و با یک تلسکوپ میزان جابجایی را خواند. وی با این دستگاه توانست مقداری را که به ثابت گرانشی معروف است، با دقت بسیار زیادی اندازه گیری کند و با استفاده از ثابت گرانشی، چگالی و جرم زمین را به دست آورد. اراستوتن توانست محیط زمین را اندازه بگیرد اما کاوندیش جرم زمین را به دست آورد.



یانگ:( آزمایش تداخل نور )

باورهای نیوتن همیشه صحیح نبود. پس از استدلال مختلف به این نتیجه رسید که نور تنها از ذره هایی تشکیل شده است و نه از موج. در سال 1803 توماس یانگ پزشک و فیزیک دان انگلیسی تصمیم گرفت این نظریه را بیازماید. وی سوراخی را در پرده ی پنجره ایجاد کرد و آن را با یک مقوا که به وسیله سوزن شکاف کوچکی در آن ایجاد کرده بود، پوشاند. سپس، نوری را که از این شکاف عبور می کرد با استفاده از یک آینه منحرف کرد. در مرحله ی بعد، ورقه ی نازکی از کاغذ انتخاب کرد که فقط یک سی ام اینچ (حدود یک میلی متر) ضخامت داشت و آن را به طور دقیق در مسیر عبور نور قرار داد تا پرتو نور را به دو قسمت تقسیم کند. نتیجه ی این آزمایش طرحی از نوارهای متناوب روشن و تاریک بود: این پدیده را فقط با فرض این که پرتوهای نور همانند موج رفتار می کنند، می توان تفسیر کرد. نوارهای روشن وقتی مشاهده می شوند که دو قله موج با یک دیگر هم پوشانی و یکدیگر را تقویت کنند، اما نوارهای سیاه وقتی ایجاد می شوند که یک قله موج با موج مخالف آن ترکیب شود و یک دیگر را خنثی کنند. این آزمایش سال های بعد با استفاده از یک مقوا که در آن دو شکاف برای تقسیم نور به دو پرتو ایجاد شده بود، تکرار شد و به همین دلیل به آزمایش شکاف دوگانه نیر مشهور است. این آزمایش بعدها به معیاری برای تعیین حرکت شبه موجی تبدیل شد: حقیقتی که یک قرن بعد، هنگامی که نظریه ی کوانتوم آغاز شد اهمیت بیش از اندازه ای یافت.


فوکو: (چرخش کره زمین )

فوکو در سال 1851 در پاریس آزمایش بسیار مشهوری را به انجام رساند که پس از گذشت سالیان متمادی، سال گذشته در قطب جنوب دوباره تکرارشد. این دانشمندان آونگی را در قطب جنوب نصب کردند و به تماشای حرکت این آونگ پرداختند. جین برنارد فوکو دانشمند فرانسوی یک گلوله آهنی 30 کیلوگرمی را به انتهای یک مفتول متصل و از سقف کلیسایی آویزان کرد و آن را به حرکت درآورد تا به سمت عقب وجلو حرکت کند. سپس برای آن که نحوه ی حرکت این آونگ به خوبی مشخص شود، قلمی را به انتهای گلوله ای که روی بستری از شن های نرم و مرطوب در حال نوسان بود، قرار داد. تماشاچیان در کمال شگفتی مشاهده کردندکه آونگ به طرز غیر قابل توجیهی در حال چرخش است یعنی مسیر حرکت رفت و برگشتی آن در هر تناوب با تناوب قبلی متفاوت است. اما واقعیت امر این است که این کف کلیسا بود که به آرامی حرکت می کرد و به این ترتیب فوکو توانست با قانع کننده ترین روش ممکن نشان دهد که زمین حول محور خود در حال گردش است. در عرض جغرافیایی پاریس، آونگ طی هر 30 ساعت یک چرخش کامل را در جهت عقربه های ساعت انجام می دهد؛ در نیمکره جنوبی همین آونگ خلاف جهت عقربه های ساعت به حرکت درمی آید و در نهایت روی خط استوا حرکت در اصل چرخشی نبود. همان طور که دانشمندان عصر جدید نشان دادند زمان تناوب حرکت چرخشی پاندول در قطب جنوب برابر 24 ساعت است.


میلیکان: (آزمایش قطره ی روغن )

از دوران باستان دانشمندان الکتریسیته را مورد بررسی قرار داده بودند؛ پدیده پیچیده ای که هنگام رعد و برق از آسمان نازل می شد، یا با کشیدن شانه به موها می توانستند به راحتی آن را ایجاد کنند. در سال 1897 فیزیک دان انگلیسی جی.جی.تامسون اثبات کرد که الکتریسیته از ذره هایی که دارای بار منفی هستند، یعنی الکترون ها، به وجود می آید. ( آزمایشی که در واقع بایستی یکی از موردهای این فهرست باشد) و کار اندازه گیری بار این ذره ها در سال 1909 به رابرت میلیکان، دانشمند آمریکایی، محول شد. وی با استفاده از یک عطرپاش، قطره های ریز روغن را به درون اتاق کوچک شفافی اسپری کرد. در بالا و پایین این اتاق کوچک صفحه های فلزی قرار داشتند که به باتری متصل بودند و در نتیجه یکی از صفحه ها مثبت و صفحه دیگر منفی بود. از آن جا که این قطره ها هنگام عبور در هوا دارای مقدار جزیی بار الکتریکی می شد، می توان سرعت سقوط این قطره ها را با تغییر ولتاژ صفحه های فلزی تنظیم کرد. هنگامی که نیروی الکتریکی به طور دقیق با نیروی گرانشی برابر شود، قطره های روغن همانند ستارگان درخشان در پس زمینه تاریک به نظر می رسند و در هوا معلق می مانند. میلیکان این قطره ها را یکی پس از دیگری مورد ملاحظه قرار داد، ولتاژ صفحه را تغییر داد و به مشاهده ی تأثیر آن پرداخت. وی پس از انجام آزمایش های متعدد به این نتیجه رسید که بار الکتریکی یک مقدار مشخص و ثابت دارد. کوچک ترین بار این قطره ها چیزی نیست به جز بار یک الکترون منفرد.


رادرفورد:( کشف هسته )

در سال 1911 که ارنست رادرفورد در دانشگاه منچستر سرگرم آزمایش در مورد رادیواکتیویته بود، گمان می رفت که اتم ها از گلوله های نرم و باردار مثبتی تشکیل شده اند که توسط ذره هایی با بار منفی احاطه می شوند؛ مدل کیک کشمشی. اما هنگامی که وی و دستیارانش ذره های باردار مثبت کوچکی را که ذره ی آلفا نامیده می شدند، به صفحه نازکی از طلا تاباندند، در شگفتی تمام مشاهده کردند که درصد اندکی از این پرتوها به سمت عقب برگشتند. به عبارت دیگر این ذره ها پس از برخورد با اتم ها کمانه کرده اند. رادرفورد نتیجه گرفت اتم های واقعی چندان هم نرم نیستند. قسمت اصلی جرم این اتم ها باید در مرکز اتم ها، که امروزه هسته اتم می نامیم، قرارداشته باشد و الکترون ها این هسته ها را احاطه کرده اند. با وجود تغییرهایی که نظریه ی کوانتوم در آن ایجاد کرد، این تصویر از اتم ها هنوز هم به قوت خود باقی است.



کلاوس جانسون: (تداخل یک الکترون منفرد )

نه گفته های نیوتن و نه یانگ هیچ کدام در مورد ماهیت نور به طور کامل صحیح نبود. هر چند که به سادگی نمی توان گفت نور از ذره تشکیل شده است. خاصیت های آن را فقط با استفاده از ماهیت موجی نیز نمی توان به طور کامل تشریح کرد. طی 5 سال اول قرن بیستم ماکس پلانک و آلبرت اینشتین نشان دادند که نور در بسته هایی که فوتون نام دارد، جذب و نشر می شود. اما آزمایش هایی برای تعیین ماهیت دقیق نور هم چنان ادامه داشت. بعدها تئوری کوانتوم متولد شد و طی چند دهه توسعه یافت و توانست دو نظریه ی پیشین را با یک دیگر آشتی داده و نشان دهد که هر دو می توانند صحیح باشند: فوتون ها و سایر ذره های زیراتمی (همانند الکترون ها، پروتون هاو ...) دو چهره از خود بروز می دهند که مکمل یکدیگرند؛ بنابراین به گفته یک فیزیک دان در دسته Wavices قرار می گیرند.




فیزیک دانان برای شرح دادن این مطلب اغلب از یک آزمایش نظری شناخته شده استفاده می کنند . آن ها ابزارهای آزمایش شکاف دوگانه یانگ را به کار می برند، اما به جای آن که نور معمولی به کار ببرند از پرتو الکترون استفاده می کنند. براساس قانون های مکانیک کوانتوم، جریان ذره ها به دو پرتو تفکیک می شوند، پرتوهای کوچک تر با یکدیگر تداخل می کنند و همان الگوی آشنای نوارهای متناوب تاریک و روشن را که توسط نور ایجاد شده بود، از خود نشان می دهند. یعنی ذره ها همانند موج عمل می کنند. براساس مقاله ای که در فیزیکس ورد منتشر شد و توسط پیتر راجرز سردبیر مجله نگاشته شده است تا سال 1961 هیچ کس این آزمایش را در عمل به انجام نرساند تا این که کلاوس جانسون در این سال موفق به انجام این آزمایش شد . در آن هنگام هیچ کس از نتایج به دست آمده چندان شگفت زده نشد و نتیجه های به دست آمده همانند بسیاری از موردهای دیگر بدون آن که نامی از کسی در میان باشد به دنیای علم وارد شد.

منبع:گروه آموزشی فیزیک استان فارس

 


دوشنبه 92 تیر 24 , ساعت 8:8 عصر
ماه رمضان ماه مغفرت ماه توبه ماه خود سازی ماه پرورش روح ، ماه رسیدگی به وضع خود و مردم فقیر و مستمند ،ماهی که به خاطر روزه و فارغ شدن از خوراک و پرورش تن می تواند به اطراف خود بنگرد و فرصت اینکه از اوضاع مردم بیچاره و مسکین  با خبر شود پیدا میکند ،ماهی که بواسطه روزه میتوان به سلامتی تن و جسم رسییدگی کند و این دستگاه دائم بکار را برای مدتی استراحت داد و ذخیره های بدن را بمصرف رساند و سلامتی خود را برای مدت یکسال بیمه کرد.

صُومُوا تَصِّحُوا

ماهی که در ان به مهمانی خداوند دعوت می شوید ،ماهی که در ان قرب خدا وعده داده شده است و ماهی که خواب آن عبادت و عبادت در آن پر فضیلت تر از سایر ماههاست

دُعیتُم اِلی ضِیافةِ اللّه

چقدر بی خبرند کسانی که شبانه روز خود را به خور و خواب مشغول میدارند و لحظه ای از شهوات غافل نیستد وهمّت گماشته اند که به تمایلات حیوانی خویش جواب مثبت داده و روح سرکش نفسانی خود را مطیع گشته و هر روز و هر لحظه به آتش شهوات خود دامن میزنند و هرچه متمتّع تر میگردند سیر نمی شوند و همانند جهنم فریاد هل من مزیدشان بلند است.

اِنّ الّذیَنَ کَفَرُوا یَتَمَتّعُونَ وَ یَأکلُونَ کَما یَأکُلُ الاَنعام و النّارُ مَثوی لَهُم                               سوره محمد ایه 12

 

ترجمه خطبه پیامبر در اخرین جمعه ماه شعبان :

ای مردم:

 ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به سوی شما رو اورده ،ماهیکه نزد خدا از همه ماهها بهتر است ،روزهایش بهترین روزها ،شبهایش بهترین شب هاا ،ساعت هایش بهترین ساعت ها است، ماهی است که شما به مهمانی خدا دعوت شده اید ، در این ماه افتخار کرامت از طرف خداوندی را  دارا گشته اید ، تنفس شما در این ماه تسبیح و تقدیس خداوند است ، خواب شما عبادت می باشد،اعمال شما در این ماه پذیرفته ،دعای شما در این ماه مستجاب  است پس پروردگار خود را با قصد و نیّت و دلهای پاک بخوانید و از حضرتش بخواهید شما را موّفق بروزه این ماه بفرماید و توفیق تلاوت قران مجید را مرحمت بفرماید ،چون بدبخت کسی است که مغفرت خداوند را در این ماه بر خود حرام کرده باشد . وقتی که در این ماه گرسنه و تشنه شدید یاد بیاورید گرسنگی و تشنگی روز قیامت را . در این ماه به فقرا ومستمندان  صدقه بدهید ،بزرگسالان خود را را محترم بشمارید و بر خردسالان ترحم نمایید ، زبانهای خود را از گفتن کلمات بیهوده و حرام به بندید و چشمهای خویش را از انچه حرام است فرو نهید.

 با یتیمان  در این ماه مهربانی کنید ،همچنانکه می خواهید با یتیمان شما مهربانی شود و از گناهان خود توبه کنید ودستهای خود را هنگام نماز برای دعا سوی پروردگار بردارید چون بهترین هنگامی است که خداوند متعال بنظر رحمت بر بنده اش می نگرد و وقتی او را بخوانید جواب میدهد .

ای مردم

بدانید شما در گرو اعمال خویش هستید، با طلب بخشش خود را ازاد کنید و پشت شما از بار گناه سنگین است ، با سجده های طولانی آنرا سبک گردانید و بدانید : خداموند سوگند یاد کرده است که نمازگذاران و سجده کنندگانرا عذاب ننماید و ایشان را نترساند با اتش در روزیکه مردم در محضرش حضور می یابند

ای مردم :

 کسی که افطاری دهد روزه داری را و خود مومن به روزه باشد ،اجر چنین افطاری نزد خداوند به آزاد کردن بنده ای میماند که بر گناهان گذشته اش پوششی است .

کسی عرض کرد یا رسول ا...(ص) همه قدرت افطاری دادن را ندارند .حضرت فرمود از اتش دور شوید ولو به دانه خرمائی یا شربت آبی به روزه داری دادن .

ای مردم هرکس از شما که بار زیر دستان را کم کند خداوند حسابش را اسان می نماید وهرکس شرّخود را از مردم باز گیرد خداوند عذابش را در روز ملاقات از او باز میگیرد و هرکس در این ماه نماز بخواند خداوند ازادی از اتش را به او می دهد و هرکس در این ماه قرض قرض مندی را اداء کند خداوند ثواب انجام هفتاد واجب را به او میدهد و هرکس در این ماه بر من زیاد درود بفرستد  سنگین میگردد کفّه اعمال روزی که کفّه ها همه سبک است و هرکس در این ماه ایه ای از قران تلاوت کند ثواب یک ختم قران در سایر ماهها را دارد .

 ای مردم درهای بهشت در این ماه باز است از خدا بخواهید انرا بر روی شما نبندد و در این ماه درهای ذوزخ بسته است از خدا بخواهید برروی شما باز نگرداند و شیاطین در این ماه در زنجیرند از خدا بخواهید انهارا بر شما مسلط نگرداند .

امام علی (ع) می فرماید : من ایستادم و عرض کردم ای رسول خدا بهترین اعمال در این ماه کدام است ؟ حضرتش فرمود بهترین کار در این ماه تقوی و دوری از گناه می باشد سپس حضرتش گریست ، گفتم چرا گریه میکنید ؟ فرمود به انچه در این ماه به بر سر تو روا می دارند میگریم اینکه میبینم ترا در حال نماز هستی و بدبخت ترین مردم از اوّل تا اخر دنیا ،رفیق و دوست پی کننده ناقه ثمود بر فرقت ضربه ای میزند و ریشت را بخون سرت رنگین میشازد . عرض کردم یا رسوا... ایا دینم سالم می ماند ؟ فرمود آری دینت سالم می ماند . سپس فرموئ : ای علی کسی که ترا بکشد مرا کشته و کسی که با تو دشمن است دشمن من است ، چون تو بمنزله من هستی و سرشتت از سرشت من است و تو وصّی و خلیفه ام هستی بر امّت من.

 

 

اُدعُونی اَستَجِب لَکم

بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را

و اِذاسَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ اُجیبٌ دَعوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلیَستجیبُوالی وَلیؤِمِنُوا بی لَعَلَّهُمُ یَرشدُونَ

سوره بقره ایه 186

چون بندگان من از دوری و نزدیکی من از تو بپرسند بدانند من به انها نزدیک خواهم بود هرکه مرا خواند دعایش اجابت کنم ،پس بایست دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا به سعادت راه یابند


چهارشنبه 92 تیر 19 , ساعت 7:35 عصر

امروز روز امتحان خداست

 دیروز هم روز امتحان خدا بود

 فردا هم خدا ما را امتحان می کند

 خدا در امتحانش هیچ مطلبی خارج از کتابش از ما انتظار ندارد.

 خدا برای افکار بدی که برای تقلب در سر داشتیم اما عملی نکردیم مجازاتی در نظر نمیگیرد.

 امتحان خدا فقط عملی است.

 خداوند در امتحانش نیاز به مراقب ندارد، او به تنهایی مراقب همه ماست.

 در امتحان خدا تقلب ممکن نیست.

 خدا از دانسته های ما امتحان می کند و اگر خلافی از سر فراموشی یا ندانستن مرتکب شویم نمره ای کسر نمی کند.

 خدا برخی حرف های مهم را برای اینکه، کندذهن ترین افراد هم یاد بگیرند و عذری برای انها باقی نماند ده ها بار تکرار کرده است.

 قوانین کتاب خدا کلی و بدون استثنا هستند. هرکس ذره ای کار نیک انجام دهد، خدا آن را می بیند. همینطور اگر ذره ای کار بد انجام دهد آن را هم می بیند.

 خدا در امتحانش از ما می خواهد خودمان بخوانیم و با انصاف خود نمره بدهیم.

 در امتحان خدا، اگر نمره بدی بگیریم باز هم به تو امید می دهد، که هنوز پایان راه نیست. سعی کن جبران کنی.

 و اگر نمره خوبی بگیری، تو را به بهشت رضایت در آن دنیا مهمان میکند.

 خدا ما را از نمره های خوبمان آگاه میکند ولی خدا نمره های بد تو را به رخت نمی کشد، او حتی نمره های بد ما را از چشم اطرافیانمان مخفی می کند.

 می دانید اگر از نمره های بد یکدیگر خبر داشتیم چه می شد؟

 در امتحان خدا اگر تصمیم بگیری گذشته را جبران کنی تمام منفی هایت را خط می زند تا مثبت شوند و سمت چپ همه صفرها، یک عدد 2 می گذارد.

 خدا هر روز آماده امتحان است، کافی است مردانه تصمیم بگیری خدا حاضر است باز تو را امتحان کند.

خدا خوشحال می شود اگر امتحانت خراب شد، از او سراغ بگیری و در خانه اش را بکوبی.

 خداوند در لحظات امتحان نیز تو را تنها نمی گذارد و تو را نهیب می زند و راهنمایی می کند.

البته اگر

 گوش هایت را پنبه نگذاشته باشی، حتما صدایش را می شنوی.

 بیشتر پرسش های خدا تکراری اند.

 خداوند مردم پیش از ما را نیز همانگونه امتحان کرده است که، امروز ما را

 جالب آن است که

 خدا، خود پرسش امتحانی مردمان پیش از ما را در کتابش آورده است و بر آن ها تاکید کرده است

 و عجیب تر این که

 با پرسش های تکراری سالهای قبل هم نمره نمی آوریم.

 خدا فردا هم امتحان می گیرد ولی ممکن است فردا ما نباشیم، 

 بیایید تصمیم بگیریم همین امروز از خدا نمره قبولی بگیریم

 


چهارشنبه 92 تیر 19 , ساعت 7:6 عصر

عصر دلگیر جمعه است و دیوارهای خونه قلبم را فشار می دهد. می زنم تو خیابون واز سرازیری توی بلوار پیاده میرم سمت پله های پارک که بوق می زند، به روی خودم نمیارم و به سرعت قدمهام اضافه می کنم. کمی جلوتر ترمز می زند. حالیمه چی کار داره می کنه. به روی خودم نمیارم و از کنارش بی تفاوت رد می شوم.

سرعتش را هم قدم من می کند و شیشه ی سمت کمک را میدهد پایین و می گوید : خانوم محترم کجا تشریف می برید؟ جواب نمی دهم. نیشش را تا بناگوش باز می کند و باز می گوید: خانوم عزیز ، بنده همه جوره در خدمت شما هستم. با صدای سگی که اماده پاچه گرفتن است میگم که مزاحم نشه ، اما خوب حالیش نیست.لابد فکر می کند دارم "ناز" می کنم.

نیش ترمزی می زند و همانطور در حال رانندگی کیف پولش را از جیب شلوارش می کشد بیرون.: خانوم محترم ، بیا بابا ،هر چی تو بگی،قربونت برم، ضد حال نزن دیگه .لای کیف پولش را باز کرده و اسکناس وچک پول تعارف می کند و همزمان چشمک می زند که سخت نگیرم.

یک آن هوس می کنم که بپرم و در ماشینش را باز کنم و بکشمش پایین و با قوت هر چه تمام ترپس کله اش را بگیرم و صورتش را توی شیشه ی ماشینش خورد کنم اما چون با خشونت مخالفم منصرف می شوم.( دلیل اصلی اش اینه که زورم بهش نمی رسد) .دستهایم را می گذارم روی شیشه و تا سینه خم می شوم توی ماشین. .گل از گلش شکفته ، دور و برم را نگاه می کنم و فاصله ام را تا پارک می سنجم.

توی خیابون هیچ کس نیست. لبخند پهنی می زنم و می پرسم: حالا چی چی داری؟ کیفش را بالا می آورد و نگاه هرزه اش از روی لبهایم تا سینه ها پایین می آید، کیف پول را توی هوا می قاپم و با تمام قدرتم پرت می کنم آن طرف بلوار و مثل فشنگ به سمت پارک می دوم. پشت سرم صدای کشیده شدن ترمز دستی و باز شدن در ماشین می آید و مردک از ته جگرش فریاد می زند:
اووووووووووووووووووووووووووووووی، ج...ده !

و من همینطور که می دوم با خودم فکر می کنم که چفدر جالب است که در ایران تا وقتی فکر می کنند ج...ده ای ، خانوم محترم صدایت می کنند و وقتی مشخص می شود این کاره نیستی تبدیل به یک ج...ده می شوی .....


چهارشنبه 92 تیر 19 , ساعت 7:4 عصر

زن وشوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.درمورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز:یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد

در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند.در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد

پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید.پس از او خواست تا در جعبه را باز کند . وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.

پیرزن گفت :هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم ساکت بمانم و یک عروسک ببافم.

پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟

پیرزن در پاسخ گفت :آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام.


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 
goodmorningtextmessages
کولیس
خرید گوشی
goodmorningtext
sweet romantic text messages
iphone
iphone6
refractory,sunriserefractory
کولیس
تبادل لینک
はてなブログ
کولیس
はてな
fashion
چت فارسی
چت روم فارسی
عاشقانه
چت فارسی
فیس نما
ورزش 3
وبلاگ دهی
فیس بوک
چت
چت روم
ققنوس چت
رز بلاگ